درسا درسا ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

پرنسس کوچولو

درسا در 4 ماهگی

سلام عزیز دل خاله ، فعلا من برات پست میزارم تا اینترنت مامانی درست بشه بعد مامان گلت برات خاطرات و عکسهای خوشگلتو بزاره. 5شنبه همه خونه مادرجون(مامان مامانی) بودیم ، البته بابایی سر کار بود و شما و مامان و خواهرجون همراه ما اومدید برای خرید به بازار و برای پسرخاله لباس خریدیم. روز جمعه هم من خونه شما بودم و چند تا عکس ازت گرفتم که به یادگار برات میزارم. با مامانی و بابایی خواهرجون رفتیم خونه دختر خاله معصومه ، آخه نی نی خوشملش به دنیا اومده بود که یه عکس هم از محیا کوچولو گرفتیم. عمه جونت هم که امروز صبح ساعت 6 پرواز برای ترکیه داشتند، و از اونجا قراره برای یکی از کشورهای دیگه اقامت بگیرند. دل همگی ما براش تنگ میشه. مامان و...
20 آذر 1391

3 ماهگی پرنسس

نفس مامانی سه ماه از حضورت در کنار من و بابایی و آبجی محدثه میگذره و رروزهایمان زیباتر از روز قبل در کنار پرنسس کوچولو میگذره و از خدای بزرگ و مهربون ممنونیم که تو رو به ما هدیه داد. تو و آبجی محدثه بهترین هدیه های خدای بزرگ و مهربون به من هستید. عاشقتونم   سه ماهگیت مبارک عزیزم ...
13 آذر 1391

درسا در 3 ماهگی

سلام عزیز دل مامانی چند تا عکس که به یادگار از شما انداختم را برایت اینجا میگزارم. یکی از عکس ها روی تابی که بابایی زحمت کشیده و درست کرده و من هم رواندازش و دوختم. این تاب به خاطر این است که شما حسابی دچار کولیک می شی و آروم کردنت مشکله، اما حالا خوشبختانه روی این تاب به آرومی چشایه کوچولوتو رو هم می زاری و می ری تو رویا ... فرشته کوچولو من و بابایی و آبجی محدثه بی نهایت دوستت داریم ...
13 آذر 1391

درسا خوابالود

امروز سه شنبه است که بابایی و مامانی و عمو مسعود و سمیرا جان و آقا محسن اینجا هستن و دارن وسایلاشونو جمع کنند برن تهران درسا جون هم خواب تشریف دارند مهمانها منتظرند که خانم بیدار بشه تا بدرقشون بکنه. ...
13 آذر 1391
1